ویلیام فاکنر روزی شروود اندرسن را در خیابانی در نیواورلئان می بیند. سال 1925 است. چند سال بعد درباره این دیدار می گوید: «او زندگی آسانی داشت؛ بخشی از روز را کار می کرد و بقیه روزش را آزاد بود که هر کاری دلش می خواست، بکند. و من به این فکر کردم که اگر زندگی یک نویسنده این طوری هاست، نویسنده شدن کاری است که من باید بکنم. به این ترتیب بود که شروع کردم به نوشتن اولین کتابم...» سال ها بعد، در 1950، همی,گامِ,فرایند,نویسندگی,پیتر,کلارک,حتما,بخوانید,مهمم ...ادامه مطلب
ویلیام فاکنر روزی شروود اندرسن را در خیابانی در نیواورلئان می بیند. سال 1925 است. چند سال بعد درباره این دیدار می گوید: «او زندگی آسانی داشت؛ بخشی از روز را کار می کرد و بقیه روزش را آزاد بود که هر کاری دلش می خواست، بکند. و من به این فکر کردم که اگر زندگی یک نویسنده این طوری هاست، نویسنده شدن کاری , ...ادامه مطلب