1- نام داستان: اين مهم است كه عنواني كه نويسنده براي داستان خود برگزيده است داراي ارتباط منطقي با داستان باشد و همچنين با توجه به محتواي داستان از نظر كلامي نيز مناسب باشد. گاهي با توجه به خود داستان لازم است اسمي كاملا ساده و روزمره براي آن انتخاب شود و گاهي با توجه به سطح متفاوت داستان و مطالب ذكر شده در آن نام گذاري بايد از كلمات شكيل تر و سنگين تر استفاده كند. 2- ايدهی داستان: ايدهی اغلب داستان هاي علمي تخيلي ثابت است و در فانتزي هم كمي اوضاع بهتر است. حال اين استعداد نويسنده است كه از اين ايده چيز جديدي بيرون بكشد و نگاه تازه اي به آن داشته باشد. بنابراين ايدهی اوليهی داستان به خودي خود تعيين كننده نيست، بلكه اين چگونگي پرداخت داستاني است كه بيش از ان اهميت مي يابد. ان چه بيشتر به ايده مربوط است نوع نگاه به ان است. مثلا در داستان «كفش» ايده همان ايدهی تاثير هوش مصنوعي بر زندگي بشر است، ولي نوع ايده پردازي و نگاه نويسنده شاكله اصلي داستان و جهت گيري آن را متفاوت مي سازد و ما را با داستاني جديد روبهرو مي كند. 3- فضاي داستان: منظور شرايط و كلياتي است كه داستان در آن رخ مي دهد. يك نمونهی كاملا ملموس هري پاتر است، داستان كاملا در فضاي جادوگري رخ مي دهد. ديگري ارباب حلقه ها است كه داستان كاملا در محيطي اساطيري دنبال مي شود. يا بنيادهاي آسيموف كه مربوط به زندگي در فضا است يا ريشتر ده كلارك به به زلزله مربوط مي شود. مهمترين نكته در اين ميان فقط و فقط سليقه خواننده است كه از اين فضا خوشش مي آيد يا خير... 4- پرداخت داستان: چگونگي جمله بندي، اوج و فرودها، استفاده به جا و مناسب با توجه به نوع داستان از ديالوگها، بيان زيبا، ايجاد كشش، ايجاد حس تعليق، فضاسازي، استفاده از كلمات مناسب (ساده براي برخي داستان ها و سنگين تر براي داستاني ديگر كه با توجه به خود داستان بايد تصميم گيري شود.) و عواملي اين چنين پرداخت داستاني را تشكيل مي دهند. گاهي بايد داستان را خيلي نرم و روان بيان كرد، مثلا داستان «كفش» يا «چيزي از طرف شب» نياز با توجه به محتواي موضوعي، به فلسفه بافي ندارد، ولي داستان إآه زمين اگر...» با توجه به كليت داستان فضاسازي جدي تري را طلب مي كند. در داستان «سفرهايي با گربه هايم» بيان داستان كاملا يك نواخت است كه در وهلهی اول مي تواند نقطه ضعف به شمار آيد، ولي توجه به اين نكته كه داستان زندگي مردي را بازگو مي كند كه خود از هر گونه خطر كردن به دور است و اين نوع بيان با سبك زندگي شخصيت داستان كاملا همخواني دارد مي تواند عنصر مهمي در تغيير ديدگاه خواننده ايجاد كند. هر چند كه باز هم به سليقهی خواننده است كه تا چه حد در داستان دنبال اوج و فرود باشد، به هر حال يك داستان نمي تواند -مگر وقتي ذاتا مي خواهد چنين باشد، همچون بوف كور- صرفاً خطي باشد. گاهي نيز نويسنده آن قدر محو ايده و فلسفهی داستان است كه از پرداخت داستان دور مي ماند، و گاه برعكس، آن قدر در توصيفات گم مي شود كه حوصله نويسنده را سر مي برد، مثل آن چه در «سقوط» و يا «موشك ران» با آن روبهرو مي شويم. گاهي داستان به جاي تعريف مستقيم از ديالوگ سازي استاده مي كند، مانند ان چه در «پنج ماه زمان تا...» مي بينيم و اين گونه پويايي و فضاسازي داستان خود را بهتر مي نماياند. 5- پايان داستان: منطقي بودن، بديع بودن، جذاب بودن، به دور از كليشه و نيز عدم Happy Ending هاي فارسي !! نكتهی مهمي است. در خيلي از موراد يك داستان خوب مي تواند با پاياني بد كاملا از بين برود، ولي خيلي كم اتفاق مي افتد كه داستاني بد بتواند پاياني خوب داشته باشد !! به هر طريق بعد از خواندن هر داستان حسي كه به خواننده منتقل شده است خود بهترين معيار معمول براي نتيجه گيري درباره ضعيف يا خوب بودن پرداخت داستاني است، البته به شرط اين كه مورد تاثير از جانب ساير عوامل قرار نگرفته باشد. مهمترين آن نيز فضاي كلي داستان است كه در بسياري از موارد تنها بر اين مبنا كه داستان جزو علايق خواننده است يا خير بقيه موارد هم به صورت پيش فرض ناديده انگاشته مي شود و به نوعي با گونه اي پيش داوري خواننده داستان را جلو مي برد. بهترين راه براي گريز از اين امر خالي كردن ذهن از هر گونه پيش زمينهی منفي قبل از خواندن داستان است. همچنين پيش زمينه هاي مثبت را هم اغراق نكنيد، مثلا همهی ما مي دانيم كلارك نويسنده بزرگي است، ولي داستان «روحي از گراندبكس» بسيار ضعيف است و حتي عشق به كلارك هم نبايد چشمان خواننده را كور كند كه حتما آن را شاهكار ادبي حساب كند !! lind نقد به چند روش و در چند سطح نوشته میشود: نقد شرحی: در نوع اول نقد، منتقد نگاه نویسنده به موضوع را باز میکند، و شرح و توضیحی بر آن مینویسد. شرحی که منتقد مینویسد، الزاما نگاه نویسنده به آن موضوع نیست، بلکه میتواند بازگو کننده زوایای دیگری از اثر نویسنده باشد. این نوع نقد، در کنار خود اثر، میتواند خواننده را با نگاه دیگری به اثر آشنا کند. این نوع نقد میتواند له یا علیه اثر باشد و الزامی ندارد منتقد، به تعریف و تمجید از دیدگاه پدیدآور بپردازد. روش دیگر نقد، آن است که منتقد، در سطحی بالاتر از پدیدآورنده اثر، به دنبال نقاط قوت و ضعف کار او میگردد و در یک نقد، آنها را مطرح میکند. این نوع نقد، بیشتر در مورد آثاری که قضاوت بر آنها آسانتر باشد، و بررسی اثر از حالت سلیقهای خارج شده و بر اساس معیار و ملاک مشخص انجام شود، قابل اجراست. در خصوص کارهای هنری، این نوع نقد را بر تکنیک هنرمند میتوان وارد دانست، ولی نقدی که بر نوع نگاه و برداشت هنرمند از جهان میشود، از نوع اول است. در نقد داستان، میشود از هر دو دیدگاه وارد شد. در مورد آثار ادبی، حد انتظار خاصی در مورد مسایل فنی اثر ادبی پدیدآمده مورد انتظار است، که در امتیاز دهی اصولی، باید طبق این حدود انتظار که مقیاس برآورد اثر هستند، حرکت کرد. برای مثال، یک اثر، باید دارای نوعی منطق باشد و بر اساس چهارچوبی حرکت کند. نه فقط آثار رئالیسیتی، حتی آثار سوررئال، فانتزی و یا حتی مالیخولیایی، منطق خاص خود را دارند و این وفاداری به چهارچوب منطقی، اصلی است که نباید زیر پا گذاشته شود. در مورد امتیاز دادن به آثار، برای مثال در سایت آکادمی فانتزی، هدف از رأی گیری، سنجیدن میزان علاقهی مخاطب به اثر است. برای رأی دادن، به ذهن خود رجوع کنید. کافی است مشخص کنید که از اثر مورد بررسی، چقدر خوشتان آمده، یا نیامده. میزان محبوبیت یک اثر، چیزی نسبتا جدا از موارد تکنیکی آن است، که به وسیله چنین رأی گیریهایی سنجیده میشود. برای مثال، شاید فلان سریال تلویزیونی مبتذل و بیمحتوا، و از لحاظ تکنیک بازی و گارگردانی در حد بسیار ضعیف باشد، ولی محبوب هم باشد. یا آثار کوبیسم پیکاسو، که از لحاظ تکنیکی و هنری، در حد بسیار بالایی قرار دارند، محبوبیتی بسیار اندک دارند. پس در رأی دادن، کافیست میزان علاقه مندی خود به اثر را مشخص نمایید. در نمره دادن فنی به آثار، هر داور و هر منتقدی ملاک خود را دارد. در مسابقات ادبی، هر مسابقه، شرایط و ملاکهای خود را دارد و نمیتوان از ملاکهای یکسان سخن گفت. برای مثال، فیلمهایی که برنده جایزه جشنواره فیلم کن میشوند، بسیار متفاوتند از برندههای جایزهی اسکار. در مورد داورها و جشنوارههای ادبی هم همینطور است، و هر مسابقه و هر داور، قوانینی دارد. قوانین خود را استخراج و تدقیق کنید، و به آنها وفادار باشید. چگونه نقد بنویسیم: برای نوشتن نقد نوع اول، باید به تخیل خود میدان بدهید. نقد نوع اول نظر منتقد است، پس خجالت نکشید و هر چه فکر میکنید بنویسید! برای نوشتن نقد نوع نوع دوم، اثر را باید خوب مطالعه و بررسی کرده باشید. شاید لازم باشد روی سابقهی پدیدآور بررسیای انجام بشود، این کار را هم بکنید. از کلیات اثر شروع کنید و به جزئیاتش برسید. نقدهای دیگر را هم بخوانید، و بررسی کنید که آیا با آرای دیگر منتقدان، مخالفید یا موافق، آیا حرف دیگری (چه مخالف، چه موافق) در قبال موضوعاتی که مطرح کردهاند، میتوانید بزنید یا خیر. پاسخهای پدیدآور به نقدهای دیگر را بررسی کنید، مصاحبههایش را مطالعه کنید، با او صحبت کنید. آرایی را که در اثرش آورده به چالش بکشید، از زیباییهای کارش یاد کنید و از آنها تعریف کنید. بر موضوع اثر تسلط کافی (نه کامل) کسب کنید. در آثار ادبی، شخصیتها و مکانها را یک به یک بررسی کنید. نظر خود را درباره هر یک بنویسید. سعی کنید با استفاده از توصیفات نویسنده، چهره افراد و موقعیت مکانها را برای خود مشخص کنید. به دنبال تناقضات یا توصیفات تکمیل کننده در داستان بگردید، سیر وقایع، تغییرات و تبدیلات اشیاء و افراد را بررسی کنید. انطباق شخصیت افراد با اعمالشان را بسنجید، و از این کارها...! به یاد داشته باشید که یک اثر ادبی، الزاما واجد توصیف و تشریح مکانها و آدمها نیست، و این برای یک اثر، به خودی خود، ضعف و قدرت محسوب نمیشود. بسنجید که ایا اجزاء اثر، در جای خود هستند یا خیر. چه چیزی کم یا زیاد است، چه چیزی زائد است، جای چه چیزی خالیست. همهی این موارد را منظم و با طبقه بندی مناسب، لیست کنید. موارد بسیار دیگری هم هست، و لیست شما میتواند لیست مفصلی بشود! از زیاد یا کم بودن مواردی که یافته اید، وحشت زده و یا دلسرد نشوید. یافتههایتان را مرتب کنید و به دنبال چیزهای جدید بگردید. همه چیز را مرتب کنید و به صورت یک مقاله بنویسید. اگر عادلانه و صادقانه کار کرده باشید، یک اثر ارزشمند انتقادی ساختهاید... مطمئن باشید به زحمتش میارزد!منبع :
http://adabiat2009.blogfa.com/post/260/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%82%D8%AF-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D9%85
آموزش داستان نویسی نظام الدین مقدسی ...
ما را در سایت آموزش داستان نویسی نظام الدین مقدسی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rep4a بازدید : 232 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1398 ساعت: 0:43